گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
حماسه حسینی
جلد سوم
دشمنی ابوسفيان با اسلام



در غزوه حنين [ ابوسفيان ] همينكه هزيمت مسلمين را ديد با خوشحالی‏
گفت : ما اريهم يقفون دون البحر ( 1 ) . و در جنگ شام وقتی كه روميها
جلو می‏رفتند می‏گفت : ايه بنی الاصفر ( 2 ) و همينكه عقب می‏نشستند می‏گفت‏
: ويل لبنی الاصفر ( 3 ) .
پيامبر برای تأليف قلب ، دخترش را تزويج كرد ، خانه‏اش را مأمن قرار
داد ، او را در رأس مؤلفة القلوب قرارداد ( ولی حكومت به او و پسرانش‏
نداد ، همين قدر كه تأليف قلب شده باشد نه اينكه قدرتی در اختيار آنها
گذاشته شود ) . در عين حال مسلمين از او اجتناب می‏كردند . او از اين كار
خسته شد و از رسول اكرم خواهش كرد كه معاويه كاتب آنحضرت ( نه كاتب‏
وحی ) بوده باشد . در قضيه خلافت آمد به در خانه علی ( ع ) و عباس . . .
عقاد می‏گويد : علی فرمود : « لا والله لا اريد أن تملاها عليه خيلا و رجلا ،
« و لولا أننا رأينا أبابكر لذلك أهلا ما خليناه و اياه » ( 1 ) . ( اين‏
جمله قطع نظر از همه چيز با جمله نهج البلاغة در همين قصه : « شقوا امواج‏
الفتن » ( 2 ) نيز منافات دارد . ثم ابنه قائلا يا اباسفيان ! ان‏
المؤمنين قوم نصحة بعضهم لبعض ، و ان المنافقين قوم غششة بعضهم لبعض‏
تتخاذلون و ان قربت ديارهم و أبدانهم ( 3 ) .
در روز اول خلافت عثمان گفت : يا بنی امية ! تلقفوها تلقف الكرش